خلاصه نامه ۵۳ ، نامه ای که مولا علی در سال ۳۸ هجری به مالک اشتر ، حاکم مصر نوشت . توصیه می کنم نامه را تمام و کمال از نهج البلاغه بخوانید تا زیبایی کلام حضرت را بیشتر و بیشتر درک کنید. بعد از شروع نامه با نام و یاد خداوند متعال می فرماید: اى مالک ، بدان که تو را به بلادى فرستاده ام که پیش از تو دولت های عادل و ستمگری بر آن حکم رانده اند و مردم در کارهاى تو به همان چشم مى نگرند که تو در کارهاى والیان پیش از خود مى نگرى و درباره تو همان گویند که تو درباره آنها مى گویى و نیکوکاران را از آنچه خداوند درباره آنها بر زبان مردم جارى ساخته ، توان شناخت . اخلاق رهبری (روش برخورد با مردم) : مهربانی با مردم را پوشش دل خویش قرار ده و با همه دوست و مهربان باش . مبادا چونان حیوان شکاری باشی که خوردن آنها را غنیمت دانی . زیرا مردم دو دسته اند : دسته ای برادر دینی تو و دسته ای دیگر همانند تو در آفرینش . از آنها خطاها سر خواهد زد و علتهایى عارضشان خواهد شد و، بعمد یا خطا، لغزشهایى کنند، پس ، از عفو و بخشایش خویش نصیبشان ده ، همانگونه که دوست دارى که خداوند نیز از عفو و بخشایش خود تو را نصیب دهد. زیرا تو برتر از آنها هستى و، آنکه تو را بر آن سرزمین ولایت داده ، برتر از توست و خداوند برتر از کسى است که تو را ولایت داده است و آنان را وسیله ی آزمودن تو قرار داده است. مردم گرایی و حق گرایی: دوست داشتنی ترین چیز ها در نزد تو ، در حق میانه ترین و در عدل فراگیرترین و در جلب خشنودی مردم گسترده ترین باشد که همانا خشم عمومی مردم ، خشنودی خواص (نزدیکان ) را از بین می برد اما خشم خواص را خشنودی همگان بی اثر می کند. خواص جامعه همواره بار سنگینی را بر حکومت تحمیل می کنند ، زیرا در روزگار سختی ، یاریشان کمتر ، و در اجرای عدالت از همه ناراضی تر و در خواسته هایشان پافشارتر و در عطا و بخشش کم سپاس تر و به هنگام منع خواسته ها دیر عذر پذیر تر و در برابر مشکلات کم استقامت تر هستند. تا می توانی با پرهیزکاران و راستگویان بپیوند و آنان را چنان پرورش ده که تو را فراوان نستایند و تو را برای اعمال زشتی که انجام نداده ای تشویق نکنند که ستایش بی اندازه خود پسندی می آورد و انسان را به سرکشی وا می دارد. کارگزاران دولتی را از میان مردمی با تجربه و با حیا ، از خاندانی پاکیزه و با تقوی ، که در مسلمانی سابقه درخشانی دارند انتخاب کن زیرا اخلاق آنان گرامی تر و آبرویشان محفوظ تر و طمع ورزی شان کمتر و آینده نگری آنان بیشتر است . همانا زمامداران را خواص و نزدیکانی است که خود خواه و چپاولگرند و در معاملات انصاف ندارند. ریشه ستمکاریشان را با بریدن اسباب آن بخشکان و به هیچکدام از اطرافیان و خویشاوندانت زمینی واگذار مکن و به گونه ای با آنان رفتار کن که قراردادی به نفعشان منعقد نگرددکه به مردم زیان رساند که در آن صورت سودش برای آنان و عیب و ننگش در دنیا و آخرت برای تو خواهد ماند. حق را به صاحب حق ، هر کس که باشد ، نزدیک یا دور بپرداز گرچه اجرای حق مشکلاتی برای نزدیکانت فراهم آورد و تحمل و سنگینی آنرا با یاد قیامت بر خود هموار ساز زیرا تحمل آن پسندیده است. باد غرورت ، جوشش خشمت ، تجاوز دستت و تندی زبانت را در اختیار خود گیر و با پرهیز از شتابزدگی و فرو خوردن خشم خود را آرامش ده تا خشم فرو نشیند و اختیار نفس در دست تو باشدو تو بر نفس مسلط نخواهی شد مگر با یاد فراوان قیامت و بازگشت به سوی خدا.
نظرات شما عزیزان: